به منظور جلوگيري از افت فشار كه در خطوط لوله حادث ميگردد نياز به تقويت فشار گاز ميباشد. معمولا گاز از نقاط وصول در طول خط لوله دريافت و در دبي و فشار مشخص به مراكز فروش تحويل ميگردد. به لحاظ انبساط گاز، وجود تلفات اصطكاكي، تغيير در ارتفاع، يا نوسانات دما،
در بين اين نقاط يک افت فشار به وقوع ميپيوندد. تغيير جريان سبب تغيير فشار در خط لوله ميگردد. هنگامي كه دبي جريان گاز از محدوده مبناي طراحي فراتر رود، براي تثبيت محدوده فشار مورد نياز در نقطه تحويل، روشهايي مورد استفاده قرار ميگيرد، كه عبارتند از:
كمپرسورها را ميتوان به سه گروه اصلي تقسيمبندي نمود:
يا جريان متناوب، مقداري از گاز را در داخل يک حجم بسته محبوس ميكنند. با كاهش حجم، فشار گاز محبوس افزايش مييابد. آنگاه گاز تحت فشار قرار گرفته به نقطه دهش (-Discharge) كمپرسور تحويل داده ميشود. كمپرسورهاي جابجايي مثبت يا جريان متناوب، به دونوع مجزا تقسيمبندي ميشوند:
در كمپرسورهاي رفت و برگشتي، حجم گاز درون سيلندر توسط پيستون كاهش مييابد. براي هدايت جريان گاز و نيز جلوگيري از جريان برگشتي، نياز به وجود سوپاپ در سيلندرها ميباشد.
در كمپرسورهاي چرخشي، روتورها با پره يا لبه تجهيز ميگردند. آنها گاز را در يک حجم ثابت يا متغير، بين خودشان و يک پوستهي خارجي محبوس ميكنند. همزمان با گردش روتور، گاز از ورودي به خروجي جابجا ميشود.
در اين نوع كمپرسور نيازي به سوپاپ نميباشد. اين نوع كمپرسورها معمولاً براي تقويت فشار هوا در تأسيسات مورد استفاده قرار ميگيرند.
كمپرسورهاي جريان پيوسته يا ديناميكي (همچنين: توربوكمپرسورها) فشار گاز را در مقابل نيروهاي داخلي افزايش ميدهند (يعني افزايش سرعت گاز و تغيير انرژي به فشار). كمپرسورهاي ديناميكي به دو نوع اصلي تقسيمبندي ميشوند:
در كمپرسورهاي گريز از مركز، سرعت توسط تيغههاي يک پروانه دوار، به گاز افزوده ميشود. در حين چرخيدن آنها، نيروهاي گريز از مركز مولكولهاي گاز را به سمت خارج سوق ميدهند
، كه سبب افزايش شعاع چرخش و بنابراين افزايش سرعت مماسي مولكولهاي گاز ميگردد. افزايش سرعت باعث ايجاد شتاب ميشود،
و اين شتاب نيروهاي اينرسي را كه بر مولكولهاي گاز اعمال ميشوند فعال و مولكولها را متراكم ميسازد. بخشي از فشار در پروانه و بخشي در پخشگر (Diffuser) شعاعي محيط بر پره، يا در پخشگر حلزوني دهش واقع در انتهاي خروجي كمپرسور، احياء ميشود.
به هنگام تقويت فشار در كمپرسورهاي محوري، يک روتور چرخشي، انرژي خود را به درون جريان گاز انتقال ميدهد. در اين نوع كمپرسور، جريان گاز موازي با محور ميباشد. كمپرسورهاي انژكتوري از انرژي جنبشي يک جريان سيال براي فشرده سازي سيال ديگر استفاده ميكنند. اين نوع كمپرسورها در سيستم هاي انتقال گاز طبيعي مورد استفاده قرار نميگيرند.
كمپرسورهاي تناوبي (Reciprocating) كه رفت و برگشتي نيز ناميده ميشوند، يكي از قديميترين انواع كمپرسورها ميباشند. اولين نمونههاي اين كمپرسورها با سيلندر چوبي (مثلاً از جنس بامبو Bamboo) ساخته شده و پيستون آن به وسيله نيروي انساني (دستي) عقب و جلو برده ميشد.
آب بندي پيستون توسط پر پرندگان صورت ميگرفت تا از اين طريق در مرحلهي مكش هوا وارد كمپرسور شده و در مرحله تراكم از آن خارج شود. از اين كمپرسور غالبا براي ذوب فلزات استفاده ميگرديد. براساس شواهد تاريخي يونانيان در 150 سال قبل از ميلاد مسيح توانستند كمپرسورهاي فلزي بسازند كه در آن از آلياژهاي برنزي استفاده شده بود.
بهرحال در ساختار اين كمپرسورها تا قرن هيجدهم ميلادي پيشرفت چنداني صورت نگرفت تا اينكه مهندس انگليسي به نام «J.Wilkison» كمپرسوري را طراحي كرد كه شبيه كمپرسورهاي امروزي بوده و سيلندر آن از چدن ريختهگري ساخته و ماشين كاري شده بود.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------